معرفی و بررسی کتاب برنامه‌ریزی زمان‌بندی اصلی از جان پرود

معرفی و بررسی کتاب Master Scheduling از John F.Proud

عنوان کتاب: Master Scheduling (A Practical Guide to Competetive Manufacturing)

نویسنده: John F.Proud

انتشارات: Wiley

نسخه‌ای که مطالعه کرده‌ام: ویراست سوم، منتشر شده در سال 2007

مشاهده‌ی کتاب در آمازون: کلیک کنید

کتابی که قصد معرفی آن را دارم، مربوط به بخش محدودی از فرایند برنامه‌ریزی تولید به نام Master Scheduling یا تعیین زمان‌بندی اصلی است. این مرحله از برنامه‌ریزی تولید بعد از برنامه‌ریزی تجمعی (AP) و قبل از برنامه‌ریزی مواد مورد نیاز (MRP) انجام می‌شود. قبلاً در ویکی‌تولید توضیحات مفصلی راجع به هر کدام از این مراحل نوشته‌ام که می‌توانید با مراجعه به مجموعه برنامه‌ریزی و کنترل تولید به آن‌ها دسترسی داشته باشید.

به طور کلی برنامه‌ریزی تولید با برنامه‌ریزی استراتژیک و ناظر بر افق زمانی بلندمدت آغاز می‌شود. خروجی این مرحله از برنامه‌ریزی، پلن کسب‌وکار (Business Plan) است که در آن به مواردی مثل: محصولات و خدماتی که قرار است ارائه کنیم، بازارهایی که قرار است در آن‌ها فعالیت کنیم یا به آن‌ها وارد شویم، منابع مالی که می‌توانیم به آن‌ها دسترسی داشته باشیم، دستاوردهای مالی که انتظار داریم به آن‌ها برسیم و موضوعاتی از این قبیل اشاره می‌شود. این تصمیم‌ها نقشه راه ما در برنامه‌ریزی تولید هستند و معمولا توسط مدیران ارشد سازمان و با کمک مدیران میانی و کارشناسان اتخاذ می‌شوند.

بعد از برنامه‌ریزی استراتژیک، برنامه‌ریزی تجمعی انجام می‌شود که برای افق زمانی میان‌مدت است. در این مرحله هنوز برای ورود به جزئیات زود است، برای همین جای این که برای تمام محصولات برنامه‌ریزی شود، برای گروه‌های محصولات برنامه‌ریزی می‌شود. مثلاً شاید 20 مدل خودکار و 12 مدل مداد مختلف وجود داشته باشد، اما تصمیم‌ها در برنامه‌ریزی تجمعی ناظر بر «گروه خودکارها» و «گروه مدادها» هستند، نه این که جداگانه برای هر کدام از خودکارها و مدادها برنامه‌ریزی شود.

در ادامه نوبت به برنامه‌ریزی زمان‌بندی اصلی (Master Scheduling) می‌رسد که برای افق زمانی کوتاه‌تری است. در این برنامه فارغ از گروه‌ها، مشخص می‌شود که هر محصول -نه گروه- باید در کدام مقاطع زمانی و با چه مقدار در دسترس قرار بگیرند. مثلاً ممکن است مقرر شود که در هفته اول مرداد، خودکار A1 به تعداد ۲۰۰ واحد، خودکار A2 به تعداد ۱۰۰ واحد و مداد NB1 به تعداد 800 واحد در دسترس قرار بگیرد.

اکثر افراد فقط در حد کلیات با برنامه‌ریزی تولید آشنا می‌شوند و نیازی به مطالعه دقیق‌تر آن ندارند؛ برای این افراد خواندن کتاب‌های مدیریت عملیات یا به طور خاص منابع مدیریت تولید کفایت می‌کند. اگر جزء این افراد باشیم، کتاب مدیریت عملیات استیونسون و کتاب مدیریت عملیات اسلک، گزینه‌های خوبی هستند که در یادداشت‌های قبل معرفی کرده‌ام.


اما اگر قرار است مدیر تولید یک سازمان باشیم، یا وظیفه برنامه‌ریزی تولید را بر عهده بگیریم،‌ یا یک سیستم برنامه‌ریزی تولید را پیاده‌سازی کنیم، نمی‌توانیم فقط با خواندن یک کتاب عمومی به تمام نیازهای خود پاسخ دهیم. در این حالت احتمالاً برای هر بخش از فرایند برنامه‌ریزی تولید و هر کدام از چالش‌های پیچیده آن باید به منابع مختلف مراجعه کنیم که یکی از آن‌ها می‌تواند کتاب Master Scheduling از جان اف پرود باشد.

البته این کتاب در حالتی مناسب است که بخواهیم «زمان‌بندی اصلی تولید» را انجام دهیم. زمان‌بندی اصلی در ارائه‌ی خدمات نیز موضوعیت دارد، اما کتاب جان اف پرود راجع به زمان‌بندی اصلی تولید است و روی جلد آن نوشته: یک راهنمای عملی برای ساخت رقابت‌پذیر.

عبارت ساخت رقابت‌پذیر (Competetive Manufacturing) بدین معنی است که نسبت به رقبا عملکرد بهتری در ساخت محصولات داشته باشیم، مثلاً ظرفیت تولید بیشتر و هزینه تولید کم‌تری داشته باشیم. اما استفاده از این عبارت روی جلد کتاب نباید باعث شود که محتوای آن را متفاوت از روش‌های معمول برنامه‌ریزی تولید تصور کنیم. رقابتی یا رقابت‌پذیر بودن یکی از واژگان کلیدی در مدیریت استراتژیک است که زمانی مخاطبان زیادی را به خود جلب می‌کرد. اما حتی اگر این عبارت روی جلد کتاب نبود، در هر حال می‌دانستیم که هر چه عملکرد بهتری در برنامه‌ریزی تولید داشته باشیم، بهره‌وری و رقابت‌پذیری افزایش خواهد یافت.

یکی از نقاط قوت کتاب، توجه به مهم‌ترین جزئیات و ملاحظات Master Scheduling است. البته کتاب علاوه بر زمان‌بندی اصلی تولید به برنامه‌ریزی تجمعی، برنامه‌ریزی عرضه، برنامه‌ریزی تقاضا و برنامه‌ریزی تقریبی ظرفیت (RCCP) نیز توجه دارد؛ اما تمرکز اصلی کتاب روی ابعاد مختلف Master Scheduling است.

همچنین یکی دیگر از ویژگی‌های جالب کتاب، لحن آن است که گویی نویسنده کنارمان نشسته، از تجربیاتش سخن می‌گوید، نکاتی را گوش‌زد می‌کند و مثال‌های مختلف ارائه می‌دهد. این ویژگی برای کسی که می‌خواهد همه‌ی کتاب را بخواند نقطه قوت مهمی است، زیرا کم‌تر خسته می‌شود و بیشتر با نویسنده ارتباط می‌گیرد. اما همین موضوع سبب پراکندگی مطالب هر فصل شده است، طوری که انگار نویسنده هر از چند گاهی نکته جدیدی به یاد می‌آورد و آن را در خلال مطالب بیان می‌‌کند. بدین لحاظ اگر فرصت کافی برای خواندن تمام مطالب هر فصل را نداشته باشیم، ممکن است بعضی نکات را از دست دهیم یا حتی به درک کامل از موضوع نرسیم.


با این که بسیاری از منابع ادعای کاربردی بودن دارند و عملاً بویی از آن نبرده‌اند، کتاب Master Scheduling واقعاً کاربردی است. بسیاری از نکات ارائه شده در کتاب از جنس تجربیاتی هستند که اصولاً باید در محیط کار آموخته شوند و کم‌تر کتابی به آن‌ها اشاره کرده است. مثلاً نویسنده برای برنامه‌ریزی تقریبی ظرفیت (RCCP) دلگرمی می‌دهد که لازم نیست بیش از حد سخت بگیریم و شناسایی 80% تا 90% مسائل و محدودیت‌های ظرفیت کفایت می‌کند. یا در جایی می‌گوید اگر ظرفیت مورد نیاز تا 10% بیشتر از ظرفیت برنامه‌ریزی شده باشد، احتمالاً محدودیت خاصی برای اجرای برنامه تولید وجود ندارد. بیشتر این نکات مبتنی بر نظریات علمی نیستند، بلکه نویسنده به واسطه تجربیات شخصی به آن‌ها رسیده است.

دسترسی به این نکات غیردقیق اما کاربردی، فرصت مناسبی است تا اعتماد به نفس بیشتر و عمکلرد بهتری در برنامه‌ریزی زمان‌بندی اصلی داشته باشیم. اما باید حتی‌المقدور میان آن چه به عنوان تجربیات شخصی نویسنده ارائه شده و آن چه از اصول رسمی برنامه‌ریزی زمان‌بندی است، تفاوت قائل شویم و مطالب گروه اول را صرفاً در حد پیشنهادات نه چندان دقیق بپذیریم.

حجم کتاب Master Scheduling زیاد است. حتی اگر علاقه زیادی به مطالعه عمیق برنامه‌ریزی تولید داشته باشیم، بعید است راضی شویم که بیشتر از 600 صفحه مطلب فقط در ارتباط با «زمان‌بندی اصلی» بخوانیم. به ویژه که کتاب می‌توانست بدون حذف نکات مهم در حجم کم‌تر، مثلاً 300 الی 400 صفحه تنظیم شود. نویسنده معمولاً توضیحات بسیار طولانی در مورد موضوعات و مثال‌ها ارائه می‌کند که بخش زیادی از آن‌ها کمکی به درک بهتر مطلب نمی‌کنند، ضمن این که منسجم نبودن ساختار کتاب باعث شده که گاه نکته‌ای بارها در بخش‌های مختلف یک فصل یا حتی در فصل‌های دیگر تکرار شود.

صرفنظر از نقاط ضعف کتاب در چگونگی ارائه مطالب، این کتاب آموزه‌هایی را به مخاطبان هدیه می‌دهد که کم‌تر در منابع دیگر به چشم می‌خورند. با این حال میزان استقبال از کتاب در حد و اندازه ارزش واقعی آن نبوده و خیلی‌ها از وجود آن بی‌اطلاعند‌. بدین جهت توصیه می‌کنم که اگر به برنامه‌ریزی تولید علاقمند هستید و قبلا مبانی آن را آموخته‌اید، این کتاب را نیز به فهرست مطالعه‌تان اضافه کنید. همچنین علاوه بر این کتاب، منابع خوب دیگری نیز برای برنامه‌ریزی تولید وجود دارد که در یادداشت‌های دیگر معرفی خواهم کرد‌.