در مورد میلاد اسماعیلی
میلاد اسمعیلی هستم، موسس وبسایت ویکیتولید و مشاور تاسیس و بهبود عملکرد واحدهای صنعتی کوچک و متوسط.
مهمترین کاری که سالهاست انجام میدهم و انشالله استمرار خواهد داشت، توسعه وبسایت ویکیتولید برای علاقمندان تولید است تا دانش خود را ارتقا دهند و وابسته به مشاوران و موسسات آموزشی گران نباشند.
تلاشهای من برای ویکیتولید از این باور منشاء میگیرد که افراد مستعد زیادی در اطراف ما هستند که صرفاً به دلیل شرایط نامساعد، مثل کمبود سرمایه، در مسیر درست قرار نمیگیرند. لذا این قاعده را در ذهن پروراندم که از این آب گلآلود ماهی نگیرم و «آموزش تولید» را منبع کسب درآمد قرار ندهم. ضمن این که ممارست برای آگاهسازی علاقمندان تولید را کاری خوب و ارزشآفرین میدانم و به واسطهی آن احساس مفید بودن در من تقویت میشود.
تحصیلات دانشگاهی من در رشتههای «حقوق» و «مکانیک ساختتولید» بوده، اما فعالیتهایم در عرصه مشاوره و همراهی با سرمایهگذاران حوزهی تولید سبب شده که وقت زیادی را نیز برای یادگیری دانش مدیریت صرف کنم. ضمن این که مطالعاتی در ارتباط با مسائل فنی و حقوقی راهاندازی واحدهای تولیدی داشتهام که قابل انتساب به رشتههای دانشگاهی نیستند و از حضور در میدان عمل استخراج شدهاند.
با این که زمانی کارمند دولت بودم، سالهاست در استخدام هیچ نهادی نیستم و مستقل کار میکنم، ضمن این که علاقهای به اشتغال در سازمانها ندارم و آن را مانعی برای عملکرد آزاد و بیطرفانه در حوزه مشاوره میدانم. لذا همراهی من با تولیدکنندگان همواره به عنوان شخصی بوده که از بیرون به مسائل مینگرد و آزادانه اظهار نظر میکند. این وضعیت برای آدمی مثل من که استعدادی در سیّاس بودن و با پنبه سر بریدن ندارد، گزینه مطلوبی است و باعث میشود که همراهی موثرتری داشته باشم.
در این میان برای مشاوره دادن، اصولاً همراهی با واحدهای کوچک و متوسط را ترجیح میدهم و حتیالمقدور از سازمانهای بزرگ میپرهیزم. در این سازمانها، تعداد زیاد تصمیمگیرندگان و بروکراسی ناکارآمد اداری سبب میشود که هر تغییر ساده، مستلزم پوشیدن لباس رزم و جنگ طولانی بر سر متقاعد کردن تعداد بیشماری از افراد مختلف باشد. حال آن که در سازمانهای کوچک، بهبود سادهتر و سریعتر اتفاق میافتد و لازم نیست مدتها وقت و توان خود را خرج امور بیفایده کنم.
البته فارغ از بحث چابک نبودن سازمانهای بزرگ، شاید مهمترین دلیلی که من را به همکاری با سازمانهای کوچکتر ترغیب میکند، علاقه شدیدم به موثر بودن در حل مساله و دستیابی به نتایج مطلوب باشد. در واقع باورم این است که: وقتی مداخله در حل مسالهای را میپذیرم، باید بهترین نتیجه رقم بخورد و از هیچ تلاشی مضایقه نکنم. لذا جایی که اختیار کافی برای حل مساله نداشته باشم و عملاً تلاش زیاد بیفایده باشد را زمین بازی خود نمیدانم.